Wednesday 20 February 2013

باز هم پریود، این بار یک ترانه

ترانه "پریود" شاهین نجفی و نامجو را حتما شنیده اید. اگر هم نشنیده اید حتما حد اقل یکی دو بار در وبگردی هایتان به گوشه ای از تبلیغات گسترده اش برخورده اید. شاهین نجفی باز کاری جنجالی کرد، فارغ از اینکه این کار مستحق این جنجال هست یا نه. بعد از انتشار این کار شاهد واکنش زیادی از جانب مردان و زنان ایرانی بودم. گفتم من هم وارد جرگه شوم!
چند نقد دیدم و نظرهایی درباره آن نقدها خواندم. نکته ای که خیلی برایم جالب بود این بود که اکثر کسانی که با "نقد این اثر" مخالف بودند مرد بودند! این مخالفت ها از مخالفت منطقی بود تا فحش و توهین و برچسب زدن! این مساله خودش یک شاهد بر این ادعاست که جنبه جنسیتی این کار برجسته بوده و بررسی فمینیستی آن ارزشمند است. 
 
نکته اول
اول اجازه دهید دو صفت "جنسی" و "جنسیتی" را روشن کنم[1].
وقتی می گوییم یک موضوع جنسی است، ذهن ما به سمت مسائل مربوط به سکس، همبستری و لذت جنسی متمایل است. در حالی که وقتی به یک موضوع صفت جنسیتی می دهیم، آن را چنین تفسیر می کنیم که نگاهی متفاوت به جنسیت ها دارد. حال این نگاه یا به "سکسوالیته" (که معنی بسیار گسترده ای دارد و تنها به مرد و زن اشاره نمی کند) وابسته است یا اینکه با مطرح کردن موضوعی که مربوط به جنس خاصی است (یا بر اساس بیولوژی یا بر اساس یک ایدئولوژی) مباحثی را بیان می کند. بگذارید با مثالی منظورم را روشن کنم. وقتی، به فرض، کسی بگوید "نگاه اسلام جنسیتی است" احتمالا منظورش این است که اسلام جنس مرد و زن، را جدا می کند، همجنسگرا و دگرجنسگرا را جدا می کند، و برای آنها احکام و مجازات ها و حقوق متفاوتی قائل است. اما اگر کسی بگوید "نگاه اسلام جنسی است" احتمالا منظورش این است که احکام و عقاید اسلام بر اساس مسائل جنسی (سکس) شکل گرفته و منظورش برجسته کردن اهمیت سکس و موارد مربوط به آن است[2]. این توضیح را دادم چون در بسیاری از گفتگوها در مورد این آهنگ این دو مساله با هم خلط می شوند.
 
نکته دوم
نقد این آهنگ لزوما به معنی مخالفت با آزادی بیان نیست. طبق اصل آزادی بیان، هر کس حق دارد هر چه می خواهد بگوید. بنا بر این آقایان نجفی و نامجو هر چه دلشان می خواهد می توانند بخوانند و کسی حق محدود کردنشان را ندارد. اما این به معنی تایید کارهای آنها نیست. از طرفی، طبق همان اصل آزادی بیان هر کس حق دارد هر چیزی را نقد کند. این وسط اگر کسی احساس کرد که توهینی شده و جرمی صورت گرفته می تواند اعلام جرم کند که البته این روند نیازمند قانونی قدرتمند، قوه قضاییه مستقل و عادل و جامعه ای بالغ است. در نبود این شرایط و نبودن حد و حدود "حقوقی" برای نمود پیدا کردن این حق برای ما ایرانیان، ما باید تا حد ممکن به حد "اخلاقی" آزادی بیان پایبند باشیم. یعنی خودمان کلاه خودمان را قاضی کنیم. اگر به آزادی بیان معتقدیم حواسمان باشد که توهین نکنیم یا اگر توهینی می کنیم حاضر به شنیدن پاسخ باشیم و به طرف مقابل هم حق آزادی بیان بدهیم. چرا که اگر کسی بخواهد اعلام جرم کند دستش به هیچ جا بند نیست!
 
اصل ماجرا
حرف زدن از پریود هنوز هم در بین ایرانیان (چه داخل و چه خارج) بوی تابو می دهد. شاید کسانی راحت در این زمینه حرف بزنند ولی قاطبه چنین نیستند. نکته اصلی در آهنگ پریود استفاده از نمادهای جنسی و جنسیتی است برای رساندن یک مفهوم. اگر بخواهیم از منظر فمینیستی نگاه کنیم، هر نوع رفتار یا گفتاری که به یک انسان به صرف جنس، جنسیت یا سکسوالیه اش (مثلا همین پریود شدن که مخصوص زنان است) بار ارزشی بدهد با حقوق برابر مرد و زن، فمینیسم و حقوق بشر هماهنگ نیست. مثلا در این آهنگ وقتی نامجو با حالت شاکی می گوید "تو هم که هر وقت ما رو می بینی پریودی" تلویحا می گوید "پریود شدن بد است و تو هم هر وقت ما رو می بینی پریود یا بد اخلاق یا هر صفت بد دیگری هستی!". انگار مخاطبش (معشوقش) خطایی کرده که پریود شده است. انگار اگر پریود نمی شد دیگر مشکلی نبود. این حرف در بستر فرهنگ سنتی-دینی ما که سکس و پریود را ناهماهنگ می داند به معنی این نیز می تواند باشد که "تنها فایده زن سکس است که آن هم وقتی پریود می شود از بین می رود". این حرف به وضوح به پریود شدن که یک امر فوق العاده طبیعی است بار ارزشی منفی می دهد. آن هم باری بسیار سنگین. البته این نگاه فقط درباره پریود شدن نیست بلکه در همه زبان ها و فرهنگ ها مصادیق دیگری هم دارد که بسیار ساده و روزمره به نظر می رسند[3].
تابو شکنی این ترانه موضوع دیگری است. اگر برای پرهیز از تابو قرار باشد که ما حرفمان را هزار بار بپیچانیم و خودسانسوری کنیم، باید تلاش کرد که آن تابو را از بین برد. در مورد سخن گفتن از پریود هم باید صریح بگویم که صد البته باید تابوی سخن گفتن از این مسائل از بین برود. من پیشتر مطلبی به همین مضمون نوشته ام. اما صرف تابو شکنی، اگر حرفی برای گفتن نداشته باشد، امری مقدس نیست؛ بد هم نیست. یک چیزی است مثل بقیه چیزها!
 
باید اضافه کنم که باید به زنان حق داد که بیشتر به این موضوع بپردازند و باید بیشتر به نظرشان اهمیت داد و تا زنی از این ترانه دلخور شد انگ "نفهم" و "سطحی" بودن به او نچسباند؛ کاری که خیلی ها کردند. به آقایانی که خرده می گیرند از زنانی که از این ترانه دلخور شده اند باید گفت که پریود شدن یک تجربه صد در صد زنانه است که زنان آن را بارها و بارها تجربه می کنند. تجربه ای که به واسطه آن هزاران سال است که تحقیر می شوند و ناپاک به حساب می آیند. باید قبول کرد که نظر زنان در این باره اعتبار بیشتری دارد. باید بیشتر به احساس و عقیده زنان در این باره اهمیت داد.
 
در نهایت، من به عنوان یک مرد فمینیست، اگر به جای شاهین نجفی با محسن نامجو بودم سعی می کردم ترانه ای نسرایم و نخوانم که به مردسالاری و مردمحوری و زن ستیزی دامن بزند. ترجیح می دادم که ترانه ای بخوانم که نگاه ناپاک بودن پریود را از بین ببرم و از این طریق تابو شکنی کنم نه اینکه برای تابو شکنی به این قضیه دامن بزنم. اصلا همین نگاه بد بودن پریود بوده که سخن گفتن از آن را اینقدر مشکل کرده است.
 
--------------------------------------------------------------------------
[1]. اگر به نظرتان برداشت من درست نیست لطفا با ارائه منبع اصلاح کنید.
[2]. این یک مثال بود و در مثل مناقشه نیست. مذهبی ها شاکی نشوند لطفا!
[3]. مصداق دیگری از سخنان جنسیتی، بار ارزشی منفی فعل "fuck" است. به گونه ای که تلویحا یکی را "فاعل" و دیگری را "مفعول" می داند و مفعول را تحقیر می کند. توجه کنید که در انگلیسی "fucked" به معنی "broken" است.

10 comments:

  1. فراندیش3 March 2013 at 04:35

    تحلیل جالبیه. راستش من الان این آهنگ رو گوش دادم. شاهین نجفی آدم خاصیه. زیادی شاکیه. اما به هر حال، من فکر می کنم که اینقدر آهنگهای این سبکی، اصرار به تابو شکنی دارن، و همه چیز رو با تاکید سیاهی نشون میدن، لزومی به خرده گرفتن در این زمینه نیست! چون که پر واضحه که یه مساله طبیعیه و بحث هورمونه و این واژه توی این شعر پر از لغات تابو شکن، فقط مترادف با جنبه منفی(بی حوصلگی) که طبیعتا با حالت فیزیکی همراهه اومده.

    به نظرم پر رنگ کردن این مدل بی توجهی جنسیتی باید با توجه به "حیطه کار" و "هدف فاعلش " صورت بگیره که اینجا به نظر من نقش نا لازمی داره
    اما خب شاید بد هم نباشه که این اتفاق (نقد منفی) بیفته تا همگان بخوانند (با توجه به عمق فاجعه نگاه غلط به زن در فرهنگ گل و بلبل ما) و باشد که کمی بیاندیشند و دید جنسیتی خودشون رو بهبود بدن!

    ReplyDelete
    Replies
    1. خیلی جالبه اقایون سعی دارن بگن پریود ربطی به جنسیت نداره
      کلن اینکه ما میگیم کوسخول منظورمون همون خول هستش ولی یجواریی داریم کنایه هم میزنیم
      واقعیت اینه که ماده کمتر تو اجتماع هست و طبیعی که بخاطر تجربه کمترش ...
      باید قبول کنیم که هرچند پریود تنها یک واژه هستش ولی معنی عامیانش مهمتر از معنی خوده واژش است

      Delete
  2. منظور این پریودی که شما توضیح دادی نبود دوست عزیز

    ReplyDelete
    Replies
    1. به نظر شما منظور چه بوده؟

      Delete
    2. پریود مغزی
      که مرد و زن نمیشناسه

      Delete
    3. باز که عجب بابا.؟!!

      Delete
  3. دوستان توی این شعر پریود یه استعاره است..استعاره از انسان عبث و پرخاشگر و و بد اخلاق...و تند مزاج..
    خیلی هم زیبا استعاره شده پون همونطور که همتون میدونید توی این دوره یکسیر هورمونها درون بدن زن ترشح میشه که روحیات اون رو به هم میریزه..و یک چیز ثابت شده است..
    نه معنای جنسی داره نه جنسیتی..بخیود خودتون رو نپیچونید

    ReplyDelete
    Replies
    1. اگر آشنایی داشته باشید به دنیای شعر باید بدانید که برای تشبیه یا استعاره یا از این قبیل نمی شود هر در و تخته ای را به هم وصل کرد
      الان برای مثال، مادر شما زن است و واژن دارد، یک دختر فاحشه هم زن است و واژن دارد، من برای اینکه حرفی از واژن زده باشم می گویم مادر شما هرزه است..یا مثلا فاحشه مادر شماست..آیا می پذیرید؟

      Delete
  4. salam be hame.tahlile jalebi boud ama chand nokteye kuchik b zehnam umad:
    aval in k period makhsuse zan nist va be harchizi k be tore monazam tekrar beshe migan period
    Sanian mard ha ham serfan har chand vaght yek bar az nazare maghzi va ravani dore ie ro separi mikonan k dar un bazdehe maghz kami paeen tar az hade mamule va sare hal nistan.in halat na lozuman mahy yek hafte balke mitune dar har chand mah 2 ya 3 ruz bashe
    dovom in k period mese kheily az vazhe haye dg faghat b mani adate mahane khanum ha nisty mesle vazhe "yobs" ya mese estelahe "bala menbar raftan" ya .... k be ghole dustemun esteare hast

    ReplyDelete
  5. Nazarat motafavete
    Dar vaghe hame sa'ay daran naghdeshoono ya nazareshoono tahmil konan,fek mikonan doroste,
    Man az tafakorate darouniye najafi o namjoo nemidoonam vali az chandin didgah be in taraneh negah mikonam,say more konam khodamo Jaye khanandeh ba tavajoh be lahn o now shear gharar bedam va az soon did bebinam,hachenin az didgahe mokhatab ke Zan ya mard dakhel ya kharej mazhabi ya gheyr bashe vs hamchenin be vaziyat konooniye ejtema va now axolamale nesbat be in masael ra ham dar nazar migiram
    _akhar sar say mikonam be yekjam bandi koli beresam
    Bishtar az hame be roohiyat va moghiyeti ke khanandeh dare tamarkoz mikonam va nazar midam

    ReplyDelete