Wednesday 5 September 2012

فمينيسم مثبت: طعم خوش برابری

مدتي پيش با شاخه جديدي از روانشناسي آشنا شدم كه "روانشناسي مثبت" ناميده مي شود. در اين روش از روانشناسي، متخصص بجاي اينكه منتظر بروز عارضه اي روحي-رواني بماند و سپس به درمان آن بپردازد و يا به عبارتي "درمانگر" باشد، تمركز و انرژي خود را روي خوشحالتر كردن انسانها مي گذارد و در واقع ديگر درمانگري نميكند بلكه نقش "ارتقاء دهنده كيفيت زندگي و سلامت رواني" يا "پيشگيرنده" را خواهد داشت. در اين روش، هر چند روانشناسان و روانپزشكان به درمان بيماران مي پردازند و در زمينه درمانگري نظريه ارائه می دهند و پژوهش می کنند، اما وظيفه آنها منحصر به بيماري و مشكلات روحي نخواهد بود.

بياييد تصور كنيم اين روش همه گير شود. در اين شرايط مراجعه به روانشناس مشابه مراجعه به پزشك متخصص ورزش خواهد بود. چرا كه اگر شما دچار آسيب ورزشي شويد پزشك متخصص ورزشكاران بهترين گزينه براي درمان شماست. همچنين اگر سالم نيز باشيد با به كارگيري توصيه هاي او (كه مانند توصيه هاي يك مربي ورزش خواهد بود) قوي تر مي شويد. درواقع استراتژي اصلي روانشناسي مثبت افزايش سطح شادي در فرد و جامعه است و نه فقط درمان بيماران و رفع مشكلات. به نظر من يكي از مزاياي اصلي اين روش تغيير كردن نگاه مردم به روانشناسي است. يعني ديگر كسي از ترس اينكه اطرافيانش او را "رواني" بخوانند مراجعه خود به روانشناس را پنهان نمي كند. علاوه بر اين خود روانشناسان نيز با تمركز روي افكار و مسائل مثبت روحيه بهتري خواهند داشت.

اين مقدمه نسبتا طولاني را گفتم تا پيش از پرداختن به اصل موضوع با اين مثال منظورم را هرچه واضحتر بيان كنم.

رسيدن به وضع مطلوبي در حوزه هاي مختلف حقوق بشر به وضوح، نيازمند تلاش زيادي است. اما به علت تاثير گذاري تبعيض هاي موجود بر جنبه هاي متفاوت زندگي فردي و اجتماعي ما، استراتژي مبارزه با اين نابرابري ها بايد متفاوت باشد تا نتيجه دلخواه حاصل شود. بر اساس مقدمه اي كه در ابتداي اين نوشتار آمد روشي كه براي فعاليت در راستاي احقاق برخي از حقوق انساني مفيدتر و بهينه است، "فعاليت مثبت" است. به گمان من نمونه بارز اين مبارزات مبارزات فمينيستي است. چون یکی از مسائل اساسی در مورد حقوق زنان تبعیض های موجود در روابط زناشویی است باید با احتیاط پیش رویم. زیرا استراتژی نادرست ممکن است به بنیان روابط عاطفی ضربه وارد کند و این با هدف ما که رسیدن به شادی و رضایت است مغایرت دارد.  در اینجا لازم می دادنم منظورم را از عبارت مبارزات فمينيستي روشن كنم. از آنجايي كه حقوق زنان زيرمجموعه حقوق بشر است، آن دسته از مبارزات فمينيستي كه در راستاي رسيدن به غايت نهايي حقوق بشر (برابري همه انسانها) است را مي توان پرثمر دانست. به عبارت ديگر عقايدي كه باعث تبعيض گردند (چه به مردان چه به زنان) نتيجه مثبت بلند مدتي نخواهند داشت و من از آنها دفاع نمي كنم حتي اگر صفت فمينيستي داشته باشند.
براي داشتن جامعه اي برابر براي مردان و زنان، جامعه اي كه فرهنگش خواهان رضايت همه باشد و شاد بودن ارزشي متعالي به شمار آيد و انسانها به حكم انسان بودنشان در برابر قانون يكسان شمرده شوند بايد مردمي داشته باشيم كه چنين بينديشند. تغيير عقايد مردسالارانه اعضاي يك جامعه نيازمند آگاه سازي است. اين كار در جوامع سنتي مثل جامعه ايران تلاشي مضاعف مي طلبد. چرا كه فرهنگ مردسالار داراي پشتوانه اجتماعي و قانوني است و برابري خواهي در عقايد و عادات مردم رسوخ نكرده است. در چنين جامعه اي اگر صرفا به مصائب و مشكلات ناشي از مردسالاري و مرد محوري پرداخته شود و از نشان دادن لذت برابر بودن غافل ماند، عكس العملي را در بين (عمدتا) مردان بر خواهد انگيخت كه رسيدن به برابري را اگر ناممكن نكند ، به تأخير خواهد انداخت. در جوامع سنتي، خيلي از تبعيض ها الزاما از بدذاتي ناشي نمي شود بلكه منشاء آن ها نبودن آگاهيست. درست است كه بايد با خيلي از مشكلات به صورتي رفتار كرد كه پزشكان براي درمان بيماري با عامل مرض برخورد مي كنند (برخورد قهر آمیز) اما به فكر پيشگيري نبودن و در پي افزايش شادي و رضايت نبودن نیز صحیح نیست.

بگذاريد با يك مثال قضيه را روشنتر كنم. بسيار ديده ام كه تمركز و تلاش فعاليت هاي فمينيستي فقط روي اين است كه مثلا در رابطه زناشويي چه كار بايد كرد كه مرد قادر به اعمال تبعيض نباشد و (خواسته یا ناخواسته) با روشی قهری مرد را خلع ید کرد يا حداقل زن بتواند به همان حدي كه تهديد مي شود تهديد كند. منكر اين نيستم كه در شرايط حاد اين نگاه لازم و ضروری است اما نگاه سلبي به تنهايي كافي نيست. هر انساني (چه مرد و چه زن) وقتي تهديدي عليه خود حس كند طبيعتا جبهه مي گيرد و اين امر رسيدن به برابري را سخت تر خواهد كرد. بسياري از مردان نمي دانند كه قوانين نوشته و نا نوشته چه قدرتي به آنها داده است و اين امر چه تهديد بالقوه اي براي زنان به شمار مي رود. بسياري از مردان و زنان جوامع سنتي طعم شيرين برابري را نچشيده اند و حتی زندگی عاطفی برابر را ندیده اند. در این شرایط که مرد نمی خواهد و دوست ندارد ظلم کند، روشهای قهرآمیز بدون آگاه کردن مرد باعث جبهه گیری غیر ضروری و خطرناکی خواهد شد و ممکن است باعث شود مردی که بالقوه می تواند به صف برابری خواهان بپیوندد برای همیشه پیرو فرهنگ خشن مردسالارانه گردد. براي جلوگيري از وقوع چنين فضاي پرتنشي مي توان رويه " فمینیسم مثبت" را پيش گرفت. مي توان اين رويه را براي اين مثال چنين تشريح كرد:

0- باید به خاطر داشت که ما در مورد مردانی سخن می گوییم که نمی خواهند آگاهانه به همسرشان ستم کنند. اگر کسی بخواهد آگاهانه ظلم کند باید با قانون جلویش را گرفت حتی به قهرآمیزترین روش قانونی. 

1-ابتدا باید آگاه کردن مرد را پیش بگیریم. تشریح کنیم که چه چیز تبعیض و ظلم به حساب می آید و دلایلش را ارائه دهیم. با مردان از احساسات زنان بگوییم. چه بسا مردانی که اگر با این حقایق آشنا شوند خودشان دست از تبعیض جنسیتی بردارند. 

2- طعم خوش برابری را به مرد و زن بچشانیم.باید توضیح دهیم که برابری نه فقط برای زن، بلکه برای مرد نیز لذتبخش خواهد بود. باید نمونه ها را برشمرد و استدلال کرد و مهارت هایی را آموزش داد. به مرد و زن فهماند که زندگی جبهه جنگ نیست، عرصه سیاست هم نیست که بخواهند از هم امتیاز بگیرند. بلکه رفاقتی عاشقانه است. باید مهارت هایی آموزش داده شود که مرد درک کند برای زندگی عاشقانه در شرایط برابر باید با کمال میل اختیاراتی را به زن بدهد تا خیال او را راحت کند و اعتمادی که سالهاست از دست داده است را به دست آورد. زیرا قانون به مردان امکانات فراوانی داده است. مرد ناخودآگاه دارد همسرش را تهدید می کند. بنابر این باید این تهدید را با طیب خاطر جبران کند و تا حد ممکن این تهدیدهای ناخواسته را از بین ببرد. 

3- باید مردان و زنان را با حقوق انسانیشان آشنا کرد. باید به آنها آموخت که اخلاقیات است که برابری را حکم می کند.

4- مهمترین تلاشی که می توان برای رسیدن به هدف انجام داد این است که خودمان (همه برابری خواهان) تلاش کنیم که زندگی عاطفی خوب و عاری از تبعیض داشته باشیم. همین امر باعث می شود که بسیاری از اطرافیانمان بدانند که برابری چقدر زیباست.  

مزیت دیگر این است که با به کارگیری این روش علاوه بر جلوگیری از جبهه گرفتن های نابجا توسط ناآگاهان، باعث مثبت اندیشی فعالان حقوق زنان نیز می شود که خود به کم شدن فشار ناشی از خبرهای بد در مورد دنیای خشن تبعیض می انجامد و به نوبه خود به این کنشگران کمک می کند که انرژی بیشتری برای فعالیت های خود داشته باشند.

باز هم تکرار می کنم که این رویه (فمینیسم مثبت) به تنهایی کافی نیست. اما به کارگیری آن باعث می گردد که آسان تر و سریع تر به سوی ایجاد شرایط برابر گام برداریم. با این روش مردان زیادی را می توان به صف برابری خواهان آورد و زنان زیادی را به زندگی امیدوار کرد و آسان تر در برابر ستمگرانی که تبعیض را روا می دارند ایستاد.  



2 comments:

  1. حامد جان. یکی از مهم ترین استراتژی های فمینیست ها همین روش است که در اینجا "روش مثبت" نامیده ای .
    ولی تکرارش خوب و مفیده.
    البته چند عبارت نادرست یا برداشت نادرست در نوشته ات وجود دارد.
    1- نوشته ای :"عقايدي كه باعث تبعيض گردند (چه به مردان چه به زنان) نتيجه مثبت بلند مدتي نخواهند داشت و من از آنها دفاع نمي كنم حتي اگر صفت فمينيستي داشته باشند."
    فمینیسم خواهان تبعیض علیه مردان نیست بلکه خواهان برابری است.

    2- "تمركز و تلاش فعاليت هاي فمينيستي ""فقط"" روي اين است كه مثلا در رابطه زناشويي چه كار بايد كرد كه مرد قادر به اعمال تبعيض نباشد و (خواسته یا ناخواسته) با روشی قهری مرد را خلع ید کرد يا حداقل زن بتواند به همان حدي كه تهديد مي شود تهديد كند"
    کاملن غلط است و ناشی از تبلیغات منفی علیه فمینیست ها. اتفاقن فمینیست ها همیشه تلاش کرده اند که نتایج عملی و مثبت برابری را برای جامعه و مردان نشان دهند تا کل جامعه و مردان سعی در رسیدن به برابری داشته باشند و فکر نکنند این برابری فقط به نفع زنان است. نمونه اخیرش همین اگهی که من در پلاس شر کردم درباره شروط ضمن عقد که برای مردان نوشته آقایان محترم اگر از مهریه بالا می ترسید راهش برابری است در حقوق

    3- نوشته ای "هر انساني (چه مرد و چه زن) وقتي تهديدي عليه خود حس كند طبيعتا جبهه مي گيرد"
    متاسفانه حقیقت دارد و باید دید چرا برابری باید "تهدید" به حساب اید؟ ولی نباید از برابری گذشت تا ظالم احساس خطر نکند! مسلم است که از دست دادن حقوق اضافه و ظالمانه برای ادم ها سخت است. متاسفانه هیچ سازش و مصالحه ای نمی شود و نباید کرد . البته منظور تو را میفهمم . همونطور که در مواجهه با جمهوری اسلامی نمیشود راست و پوست کنده از ظلم ها و تبعیض ها گفت و باید گام به گام او را به عقب راند در راه برابری هم باید گام به گام جلو رفت.

    با بقیه حرفات هم موافقم.



    ReplyDelete
  2. برای ان مواردی که "دیده ای" که "تمركز و تلاش فعاليت هاي فمينيستي ""فقط"" روي اين است كه مثلا در رابطه زناشويي چه...." لطفا مثال بیار. من که تا حالا ندیدم
    نسرین

    ReplyDelete